به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ به نقل از گیل فام، زباله با داشتن هزاران مواد اولیه به عنوان کالای استراتژیک و طلای سیاه در دنیا شناخته شده که موجب اشتغالزایی فراوان میشود. مسئولان شهری باید راه حل های کاربردی بازیافت و تفکیک آن از مبدأ را ارائه نمایند. متاسفانه در کشور ما به عنوان طلای کثیف شناخته شده که نه تنها ارزش افزدهای برای کشور نداشته، موجب نابودی عرصههای طبیعی علی الخصوص جنگلها شده و به یک معضل زیستمحیطی تبدیل شده است.
به معنای مفهومی، طلای کثیف همان زباله هایی هستند که به روش های مختلف، عمدتاً ناشی از مصارف مواد و کالاهای خاص در زندگی روزمره، تولید می شوند. یعنی همان چیزی که داخل سطح زبالۀ خانه ها یا اتاق های ما است. اما باید دانست که زباله های دیگری هم وجود دارند که معمولاً با نام زباله های صنعتی از آنها یاد می شود و بخش مهمی از زباله های انسانی را شامل می شوند. که در نهایت ما به همۀ آنها زباله یا طلای کثیف می گوییم.
آيا براستی زباله طلای كثيف است؟
زباله تا چندين سال پيش به عنوان موادی بود كه قابل استفاده نبود و دور ريخته می شد، ولي بتدريج با پيشرفت هايی كه صورت گرفت مشخص شد كه از آنها می شود استفاده كرد و مجددا وارد چرخه صنعت كرد.
تجربه نشان داده اگر زباله به درستی مديريت شود عمليات بازيافت و بازيابی آن به گونه ای علمی صورت بگيرد و انرژی آن مهار شود، آنگاه از اين راه سود اقتصادی به دست می آيد و در اين صورت ممكن است زباله طلای كثيف نباشد ولی نقره كثيف خواهد بود.
پس بالاخره طلا يا نقره ناب می توان از آن استخراج كرد؟
در ايران، زباله خانگي بيشترين سهم تركيب زباله را به خود اختصاص مي دهد كه بالغ بر ۷۰ درصد آن پس مانده های غذايی و مواد فساد پذير است كه می توان از آنها كمپوست يا مواد آلی مورد نياز تهيه كرد.
از ۳۰ درصد بقيه در حدود ۲۰ درصد درصدش قابل بازيافت است. پس فقط در واقع ۱۰ درصد زباله های توليد شده ما دور ريختنی و غير قابل استفاده است و از زباله می توان هم به لحاظ انرژی و هم به لحاظ موادی كه كاربردی و مورد نياز صنعت است، بهره گرفت.
پس ديگر نمی توان گفت كه زباله يک ضايعه است و به نوعی ممكن است يک بركت باشد؟
اگر علمی به قضيه نگاه كنيم، معنی اش اين است كه يک سری مواد داريم كه صرفا دور ريز محسوب نمی شوند و حتی می توانند مورد استفاده دوباره قرار گيرند. از طرف ديگر يک سری هزينه های پنهان داريم كه عموما در محاسباتمان در نظر گرفته نمی شود؛ مثل هزينه هايی كه در آينده در اثر دفع ناقا زباله بر ما تحميل مي شود تا محيط زيست را پاكسازی كنيم و اگر ما نتوانيم مديريت پسماند را به شيوه صحيح و علمی انجام دهيم در آينده با محيطی آلوده، هزينه های سرسام آور و … مواجه خواهيم شد.
کشورهای دیگر از خانوادهها خواسته می شود که به هنگام دور ریختن زبالههای خود، کاغذ و مقوا، مواد پلاستیکی، شیشه و قوطی های فلزی موجود در آن را به طور جداگانه در ظرف های ویژه ای بریزند که به این منظور در سطح شهر نصب شده اند.
زباله های پلاستیکی کارخانه های پلاستیک سازی در سراسر جهان به منظور افزایش کیفیت فرآورده های حاصل از بازگردانی پلاستیکهای پرمصرف، کدهای ویژه ای را برای هر یک از آن ها معین کرده اند. این کد را درون یک مثلث می نویسند و در زیر وسایل تولیدی خود حک می کنند.
تفکیک زبالههای پلاستیکی به کمک این کدها بسیار آسانتر است و سبب می شود که تنها یک نوع ماده پلاستیکی بازگردانی شود. در این صورت است که محصول بازگردانی، از کیفیت بالایی برخوردار خواهد بود. بازگردانی کاغذ اگر به جای استفاده از چوب درختان برای تولید کاغذ از کاغذهای باطله استفاده شود، ۹۰ درصد در مصرف آب و ۵۰ درصد در مصرف انرژی صرفه جویی می شود.
همچنین ۷۵ درصد از آلودگی هوا، جلوگیری به عمل می آید. بنابراین، به صرفه است که زبالهی کاغذ و مقوا را بازگردانی کنیم. در هر حال، در کشورهای پیشرفته نیز تنها حدود ۲۰ درصد از کاغذهای باطله بازگردانی می شوند.
صنعتی پولساز یا طلای کثیف؟
می توان از صنعت بازیافت بهعنوان یکی از صنایع پولساز در دنیا نام برد که کشورهای پیشرفته با آگاهی از این موضوع درصد قابلتوجهی از زبالهها و ضایعات دورریختنی خود را با استفاده از فناوری های پیشرفته و مدرن و از زباله های عادی چون پلاستیک، فلز و … و زباله های الکترونیکی مانند تلفن همراه و امثالهم بازیافت کرده و مجدد مورد استفاده قرار می دهند.
به تعبیری، این کشورها به زباله های دورریختنی نگاهی اقتصادی داشته و در پی کسب درآمد از آن هستند. در واقع درآمدزایی کشورها از این صنعت بهاندازهای بالاست که تعدادی از کشورها دست به واردات زباله می زنند تا آنها را بازیافت کرده و به دیگر کشورها صادر کنند. برای مثال سی سال است که کشور چین بیش از هر کشور دیگری به بازیافت کالاهایی چون بطری های پلاستیکی، جعبه های مقوایی و کامپیوترهای قدیمی اقدام می کند و به بزرگترین وارد کننده زباله در جهان تبدیل شده است.
طبق برخی آمار منتشرشده، ارزش بازیافت زباله در چین ۴۰ میلیارد دلار است، درواقع باتوجه به جعیت بالای چین، طبیعی است که حجم بالایی از زباله در این کشور تولید شود و بنابراین بازیافت امری اجتناب ناپذیر تلقی می شود. آنچه مهم است، این است که چینیها تنها به بازیافت زباله های تولیدی خود اقدام نمی کنند، بلکه دست به واردات زباله زده و بدین ترتیب درآمد خوبی را نصیب کشور خود کرده اند.
آنچه اهمیت این صنعت را بیش از پیش آشکار میسازد، این است که خروجی چین در بازیافت زباله بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است. درواقع، منطقه زبالههای الکترونیکی چین ۲۰ تن طلا در سال از لوازم الکترونیکی قدیمی استخراج می کرد که این میزان تقریبا برابر با ۱۰ درصد از استخراج طلای از معادن آمریکا است.
البته کشور چین در تازه ترین اقدام خود به سازمان تجارت جهانی اعلام کرده که در پی ممنوع کردن واردات انواع زباله های قابل بازیافت است. براین اساس، شرکت ها در سراسر جهان که پیش از این زباله های خود را به منظور بازیافت به این کشور می فرستادند، به دنبال مقصد جدیدی برای زباله هایشان هستند.
در این میان، از آنجایی که شرکت های ژاپنی به جد دنبال توسعه انواع فناوری هایی هستند که برای سالیان متمادی در کشور چین به کار گرفته می شد، می توان از آنها به عنوان مقصد بعدی زباله ها و ضایعات صنعتی کشورهای جهان نام برد.
در این میان، شرکت میتسوبیشی بیش از ۱۰۰میلیون دلار برای ایجاد کارخانه های تصفیه فلزات گرانبها از قراضه های الکترونیکی سرمایه گذاری کرده است و در نظر دارد تا در آیندهای نزدیک تصفیه لیتیوم در باتری های خودرو را هم دنبال کند. میتسوبیشی فعلا بر توسعه این کارخانه در ژاپن تمرکز کرده است، اما قصد دارد که کارخانه ای در هلند تاسیس کند تا قراضه های الکترونیکی اروپا را که پیش از این بیشتر به چین میرفت، مدیریت کند.