به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ به نقل از تجهیز نیوز، ایران و مصر به عنوان دو کشور موثر و مهم در منطقه خاورمیانه با جمعیت تقریبی صد و دیپلماسی ایرانی:
هشتاد میلیونی از گذشته های دور با همدیگر مراوده های سیاسی و اقتصادی فراگیری داشته و در ایجاد صلح و ثبات در جهان اسلام نقش اساسی ایفا کرده اند، البته مناسبات کشور بعد از وقوع انقلاب اسلامی به تیرگی و قطع کامل روابط دیپلماتیک انجامید. در طول دهه های اخیر نیز شاهد افت و خیزهای بسیاری در مناسبات طرفین بوده ایم.
ایران و مصر در طول حیات سیاسی خود دارای کنش های متقابل و پر فراز و نشیب بوده اند و از قبل از اسلام باب ارتباط، مراودات و رفت و آمدهای تجاری و سیاسی فی مابین باز بوده است. در دوره معاصر نیز این روابط برقرار بوده، لکن سیر سینوسی را طی کرده، در برخی مواقع در سطح متعالی و گاه به علت تضاد در سیاست خارجی، روابط دیپلماتیک و سیاسی تیره و تار شده است. از اوایل انقلاب و پیروزی آن در ایران، بین دو دولت ضدیت و تناقصی آشکاری ایجاد شد که این تضاد بـه قطع روابط دیپلماتیک منجر شد. در توصیف و تأویل تضادهای موجود در سیاست خارجی دو کشور بـا عوامل مختلفی روبه رو می شویم که در بروز و ظهور مسائل فی مابین موثر بوده اند. موقعیت جغرافیایی مولفه ای بسیار مهمی است، هر دو کشور ایران و مصر دارای موقعیت جغرافیایی ویژه ای هستند و این سبب جلب توجه قدرت های بیگانه و کشورهای منطقه و طرح پروژه های بلند مدت و کوتاه مدت، جهت هم راستایی با آن کشورها بوده اند. از طرفی هر دو آفریننده نهضت هایی بوده اند که محیط اطراف خود را تحت تأثیر قرار
داده اند.
بی شک اهدافی که مصر عملا ً در سیاست خارجی خود دنبال می کند و همچنین ماهیت ارتباط با کشورهای دوست و عربی علنا ً با اصول و اهداف سیاست خارجی ایران در تضاد است، از آنجایی که تجدید روابط با ایران بر روابط این کشورها تأثیرگذار خواهد بود، لذا مصری ها ملاحظات سیاسی متعددی در توسعه روابط با دیگری بسته به نگاه حاکمین، دیدگاه ایران دارند. بی تردید دستگاه دیپلماسی مصر مانند هر نظام سیاسی های متمایزی نسبت بـه موضوعات مختلف سیاست خارجی دارد، بنابراین اختلافات در مورد رابطه با ایران هم در این باب صدق می کند و بلاشک یکی از دلایل نگرانی دولت مصر از برقراری روابط با ایران، وجود جریانات اسلامی میانه رو یا افراطی در این کشور است؛ بنابراین به زعم زعمای سیاسی مصر، حضور جمهوری اسلامی به عنوان نمونه ای از یک حکومت دینی در جامعه روشنفکران مذهبی مصر ممکن است پیامدهای پیش بینی نشده ای برای این کشور داشته باشد.
نگاه و رفتار سیاست خارجی مصر نسبت به مسائل منطقه به ویژه رویکرد این کشور برای ایفای نقش میانجی بین کشورهای عربی و اسرائیل و هم پیمانی با ایالات متحده نشان می دهد که مصری ها سعی دارند با اتخاذ سیاست واقع گرایانه و عنایت صرف به منافع مادی به هدف خود مبنی بر تبدیل شدن به بازیگر فعال منطقه ای عمل کنند، به طوری که مصر در زمان زمامداری مبارک نشان داد که بیشتر به خود مشغول بوده و با دوری جستن از آرمانگرایی دوران ناصر، هدف های ملموس مادی را جایگزین آرمان های فلسطینی و عربی کرده است. این در حالی است که علی رغم گذشت زمان، ایران در ارتباط با مصر به اصول انقلابی و اهداف
ایدئولوژیک وفادار مانده است. در بررسی اختلافات عمیق در روابط تهران – قاهره ادراک مبانی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی بسیار حائز اهمیت است، چرا که دفاع از آرمان فلسطین و نابودی اسرائیل و تقبیح هر نوع سلطه گری و سلطه پذیری از اصول بنیادی سیاست خارجی ایران تاویل و تبیین شده است.
جمهوری اسلامی ایران بدون در نظر گرفتن شرایط خاص منطقه ای اقدام به قطع رابطه با مصر کرد و بر این انقطاع رابطه تاکید کرد و مسیری را در خاورمیانه در پیش گرفت که عناصر مادی در آن دخیل نبوده اند، بلکه مشتمل بر معیارهایی بودند که مستقیما ً بر منافع و هویت ایرانی اسلامی تاثیر گذاشته اند.
یکی از اصول غیر قابل تغییر در سیاست خارجی که در قالب هویت اسلامی و اسلامیت نظام مطرح شده، رد سازش اعراب و رژیم صهیونیستی است با وجود این، اختلافات و دیدگاه متضاد، دو کشور می توانند در برخی از مسایل منطقه ای و بین المللی که اشتراک منافع دارند، همکاری های مثبت و موثری داشته باشند.
به رغم نگرش های متفاوت، گسترش مناسبات مصر و ایران حیاتی و مهم است و چنین گسترشی امکانپذیر است، ولی این موارد جملگی در مرحله اول در گرو رفع موانع، نگرانی ها، بی اعتمادی ها و همچنین ایجاد فضای سیاسی مناسب برای کسب مجدد همدلی است. اگر دولتمردان و سکانداران دستگاه دیپلماسی ایران و مصر تلاش کنند سیاست های منطقه ای و بین المللی خود را به یکدیگر نزدیک کنند و در حد توان مولفه های منفی آن را کاهش دهند و متقابلا ً بر نقاط اشتراک آن بیفزایند، روابط ایران و مصر سیر صعودی در پیش خواهد گرفت و آثار بهینه آن بر منافع ملی هر دو طرف نمایان خواهد شد.
به رغم دیدگاه های مختلف دو کشور نسبت به تحولات منطقه و نوع روابط با آمریکا، برخی اقدامات طرفین از جمله محکومیت گسترش تسلیحات هسته ای رژیم صهیونیستی و اعتقاد به لزوم خاورمیانه ای عاری از تسلیحات کشتار جمعی، همکاری دو کشور در مسأله حقوق بشر و اقدامات مشترک در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی، روند روشنی را از آینده روابط ترسیم می کند. همچنین در سال های اخیر به رغم عدم گشایش در روابط سیاسی، بازگشایی مجدد دفاتر حفاظت منافع دو کشور کورسوهایی مثبت در عادی سازی روابط نمایان شده است.
نباید فراموش کرد که هیچ کشور عربی و یا غربی خواستار بالندگی و پیشرفت سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران و ترفیع جایگاه آن در نظام جهانی و منطقه ای نیست. دولت های بسیاری هستند که مشتاقند ایران نیز همانند عراق و سوریه با بازیگران اصلی نظام جهانی سرشاخ شود و زیرسرساخت های اقتصادی و نظامی و منابع انسانی آن از بین برود.
علی رغم بی نظمی در جهان پیرامونی، در منطق و در سطح جهان، واقعیت گرایی حکمفرماست. همه کشورها درصدد به حداکثر رساندن قدرت خود به زیان کشورهای دیگر و رقبای منطقه ای هستند. هیچ کشوری مایل نیست آرمانخواهانه در کنار ایران قرار بگیرد و به دفاع از ایده های غایی آن بپردازد. ایران باید به گونه ای عمل کند که بهانه ای به دست بهانه جویان منطقه ای و بین المللی ندهد. منافع ایران در وهله اول در قبال ایرانیان معنا می یابد و در مرحله بعد در ادامه سیاست تنش زدایی نهفته است.
بی شک وجود تهدیدات مشترک می تواند زمینه ساز نزدیکی بیشتر ایران و مصر به هم شود. خاورمیانه اکنون فاقد ترتیبات امنیتی مشخص یا به عبارت دیگر یک سازمان امنیتی منطقه ای جامع با حضور قدرت های منطقه ای است و دلیل اصلی آن هم حضور قدرت های فرا منطقه ای و تلاش های ایالات متحده و اسرائیل برای ایجاد گسل و جلوگیری از ایجاد اتحاد و رفع تنش های فی مابین کشورهاست به طور کلی اجرای طرح های فراگیر و تام منطقه ای در خاورمیانه به علت معضلاتی که منطقه با آن مواجه است، امکان پذیر نیست، به همین دلیل تا کنون هیچ طرح جامعی که تمام کشورهای خاورمیانه را در یک سبد امنیتی قرار دهد، موفق نبوده است. این امر به رغم این واقعیت بوده است که ایران و مصر در برخی مسائل خاورمیانه با یکدیگر اشتراک نظر داشته و دارند بنابراین ایران و مصر نمی توانند در کوتاه مدت در چارچوب طرح های فراگیر منطقه ای با یکدیگر همکاری داشته باشند اما امکان توسعه روابط ایران و مصر بدوا ً در چارچوب تعاملات اقتصادی، فرهنگی دو جانبه، وجود دارد.
حال که ایران و عربستان به توافقی جهت آغاز روابط دیپلماتیک و رفع تنش های فی مابین دست یافته اند، بی شک گام بعدی دستگاه دیپلماسی، عادی سازی روابط ایران و مصر خواهد بود.
نویسنده: غفور کریمی – کارشناس مسائل سیاسی