به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ از فریادی که عاشورای ۱۴۰۰ سال پیش از زبان خشکیده ولی خدا صادر شد، در فراز و فرودهای تاریخ گم نشد و در هر برههای از زبان یک رهبر الهی صادر شد، اما پاسخ درخوری داده نشد (بجز ملت ایران) و اگر در مقاطع دیگر تاریخ خون یک رهبر دینی همچون خون خدا در کربلا ریخته شد، بخشی از مذمت و ملامتگری را باید متوجه مردمان غافل آن زمانه کرد.
چه حکیمانه گفت آن مطهر زمانه که یزید زمانت را بشناس، وظیفه ات را بدان و به آن عمل کن.
حسین علیه السلام را شهید کردند، اما مکتب او زندهتر از همیشه پیش میرود و در مقابل یزیدیان هر زمان کوس رسوایی ظالمان را سر میدهد.
اما مگر میتوان مکتبی را بی رهبر تصور کرد؟ رهبری مکتب حسین علیه السلام در ایران با ولایت فقیه است و هم اوست که امروز فریاد انذارها و هشدارهایش بلند است.
البته او جان برکفانی دارد که اجازه تکرار کربلا را نمیدهند، اما میدانید و میدانیم که میدان هماوردی و دشمنی تغییر کرده است.
میدان جدید بصیرت میخواهد، دشمن شناسی میخواهد، سواد رسانهای میخواهد، دانستن زبان نسل جدید میخواهد، شناخت تمایز حجاب ستیز از حجاب گریز میخواهد و تلاش مشفقانه اصلاح حجاب گریزان را میخواهد، … شجاعت مبارزه با فاسدان ظاهرالصلاح میخواهد …
خلاصه آنکه هنوز فریاد هل من ناصر ینصرونی بلند است…
- نویسنده : دکتر قاسم حبیب زاده