به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ کل قصه پرغصه کربلا در یک نیمروز به وقوع پیوست اما امتداد آن تا به امروز نه تا به همه فرداها ادامه خواهد داشت؛ این بخشی از اثر ندای مظلومانه و جگرسوز تاریخی امام خوبان و مولای مظلوم ما در ساعتی از آن روز غمزده است.
امام حسین(ع) قبل از آن که «سر» بدهد، سر داد «هل من ناصر ینصرنی». شاید بعضی از سپاه دشمن انگشت حیرت به دندان گزیدند که خطاب فرزند رسول خدا(ص) با کیست؟ در اینسو که یارانش همه به خون غلتیدهاند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستادهاند! چه کسی را به یاری میطلبد؟ اما این ندای همیشه راهگشا در پرتو «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» در گوش «زمینها» و «زمانها» پیچید و در «عصر خمینی» به ما رسید و البته به عصرهای دیگر هم خواهد رسید.
حرامیها و پیروان شیطان نمیدانستند که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمینها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها و سر باختن امام حسین و یارانش و اسارت خاندانش تازه آغاز راه از مبدأ کربلاست. اما امام به نور ولایت میدانست که ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان میپیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلاییهایی میرسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند.
امروز هم همان دو جبهه در مقابل هم آرایش گرفتهاند؛ کفر و باطل به سردمداری آمریکا و حق و ایمان به رهبری جمهوری اسلامی ایران! در آن سوی خفاشوار از تلألو نور قرآن واهمه دارند و غره به ابزار و یراقهای نوین میخواهند نور اسلام و انقلاب را با جنگشناختی خاموش کنند یا لااقل حرکت روزافزون اسلام در جهان را به پندار خام خود کُند نمایند! اما راه قرآن، راه حسین و راه خمینی شاهراهی بدون توقف برای اتصال مبدأ و مقصد الهی انسان است.
آنتونی گیدنز، جامعهشناس پرآوازه انگلیسی درباره تحولات بنیادین قرن حاضر مینویسد: «در گذشته، سه غول فکری جامعهشناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با اندکی اختلاف نظر، فرآیند عمومی جهان را به سوی سکولاریزم و در جهت حاشیهنشینی دین ارزیابی میکردند ولی از سال ۱۹۷۹ و با پیدایش انقلاب اسلامی در ایران، شاهد روند معکوس و متفاوت با این فرضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان با شتاب به سمت دینی شدن پیش میرود».
و این است راز فریاد غریبانه امام که همچنان سرباز برای جبهه دین و حقیقت جذب میکند تا روز به روز این جبهه آن قدر قوی شود که زمانه ظهور «منتقم ثارالله» فرا برسد. در آن روز دیگر برای ظلم، ستم، تبعیض، سلطهگری و باجخواهی جایی نیست «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ».
- نویسنده : فتحالله پریشان