سیری در مقامات حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سیری در مقامات حضرت ابوالفضل العباس (ع)
باب الحوائج از القاب مشهور آن حضرت و نشانه منزلت ایشان نزد خداوند است که منجر به گره‌ گشایی از مشکلات خلق در دوره حیات و پس از شهادت شده است. به همین جهت کرامات جهان‌گیر شده است. عارفان به حق او کرامات او در عالم خلقت را در‌ مقایسه با عالم آخرت ناچیز می‌شمارند.

به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ به رغم آنکه اسناد و آثار کمی از سبک زندگی و سیاق گفتمانی حضرت ابوالفضل العباس سلام الله علیه در تاریخ ثبت شده است، ولی با مرور برخی گزاره‌های تاریخی، سخن معصومین و اشاره اولیاء  الهی می‌توان فضایل و کرامات متعددی از شخصیت آن حضرت را در ذیل سه بعد زیر دسته بندی کرد:

وجهه فکری و معرفتی

۱.۱- چشنده دانش و دارنده علم:

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام در بیان نغزی به شخصیت علمی و دانشی آن حضرت اشاره دارند و فرمودند: «انّ ولدی العباس زقّ العلم زقّاً؛ براستی فرزندم عباس در کودکی علم را مکیده و چشیده است.» تربیت در دامن علی (ع) که رقیبی برای عقلانیت نداشت و ندارد، باعث شد که حکمت را از سرچشمه آن بچشد و در جان نهادینه کند.

۱.۲- حامل ژرفا اندیشی بصیر و متعهد پایدار:

امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّهِ و أبلی بَلاءً حَسَنا و مَضی شَهیدَا؛ عموى ما عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد.» علاوه براین کم گویی در سخن و کلام، در عین عمیق بودن سخنان کوتاه حضرت نشانه ژرفا اندیشی در عین مرزشناسی دقیق ایشان بود.

۱.۳- دارنده منزلت اجتماعی و شأنیت الهی:

از لسان امام صادق (ع) در زیارتنامه ایشان می‌خوانیم؛ کسانی که تو را کشتند: «وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الاْسلامِ؛ حرمت اسلام را از بین بردند.» بنابراین کرامت و منزلت حضرت ابوالفضل(ع)، با حرمت و اعتبار دین و جامعه مسلمین گره خورده است که قاتلان با کشتن او در روز عاشورا، حرمت دین را شکستند.

۱.۴- برخوردار از عصمت نظری و عملی:

امام حسین (ع) در روز عاشورا که به حضرت فرمود: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِم؛ ای عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟» برخی از محققین همین جمله “جانم فدایت” امام را حجتی بر دستیابی حضرت عباس (ع) به اوج حکمت نظری در توحید و حکمت عملی در بندگی و از نشانه‌های دست‌یابی به حرکت او بر مرز عصمت بر می‌شمارند.

سیره رفتاری و عملی

۲.۱- سربلند از تکلیف و جهاد:

زیست فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حضرت ابوالفضل (ع) حاکی از آن است که آنچه تکلیف آن حضرت بود، در رکاب امام و ولی عصر خود، به کمال و با سربلندی به انجام رساند. چنانکه امام حسین(ع) در روز عاشورا بر بالین حضرت ابوالفضل چنین دعا فرمودند: «جزاک الله خیرأ یا أخی، لقد جاهدت فی الله حقّ جهاده؛ برادرم خداوند به تو پاداش نیک بدهد، تو در راه خدا به طور کامل جهاد کردی.»

۲.۲- تکیگاه امام معصوم:

تعبیر عجیب و عمیق امام حسین (ع) هنگامی با پیکر خونین برابر مواجه شدندو فرمودند: «ألان إنکَسَر ظَهری و قلّت حیلَتیِ.” حکایت از ان است که وجود حضرت ابالفضل (ع) به مثابه ستون تضمین کننده تداوم پایداری امام در آن صحنه بزرگ بوده است. چرا معنی این کلام حاکی از آن است که؛ کمر امام در فراق برادرش خرد شد – مثل شیشه ذره ذره شد – و تدبیر امام فروکاست و بی‌اثر شد و امنیت حریم امام از میان رفت.

۲.۳- عبد صالح و مخلص خدا:

سلام ابتدای زیارتنامه حضرت، نشان از اخلاص بی نظیر در عبادت و اوج مقام بندگی آن حضرت بوده است. «السلام علیک ایها العبد الصالح؛ سلام بر تو ای بنده شایسته و مخلص خدا.» حکایت از آن دارد که به تعبیر قران کریم؛ هیچ روزنه‌ای برای ورود شیطان در آن وجود مبارک نبوده است و او از هر ناپاکی مبرا بوده است

۲.۴- اطاعت محض از ولایت و امامت:

او هم در اوج معرفت در کربلا تابع محض امام بود و هم در دوران نوجوانی در صفین هرگز به علت سپردن ماموریت صحنه‌های سخت توسط اميرالمؤمنين و یا در حمایت امام حسن مجتبی(ع) برای لحظه‌ای شک نکرده است. به همین سبب در زیارت اش می‌خوانیم که: «الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ.»

۲.۵- اهل صلابت و نفوذناپذیری:

«وسمّاه امیرالمؤمنین علیه‏السلام بالعبّاس، لعلمه بشجاعته و سطوته و صولته و عُبوسته فى‏قتال الأعداء.» پدر و مادرش نام او را عباس گذاشت تا این شکوه، جسارت، صلابت و قاطعیت با شخصیت و رفتار او ممزوج شود و به صورت پیشنی امکان هرگونه نفوذپذیری درونی و مقاومت دشمن بیرونی را سلب کند که چنین شد.

سلوک منشی و اخلاقی

۳.۱- اهل ذکر دایمی:

امام سجاد(ع) در موقع به خاک سپاری بدن متلاشی ایشان فرمودند: «علی الدّنیا بعدک العَفا یا قمر بنی هاشم و علیک مِنی السّلام مِن شَهیدٍ مُحتسب و رحمة الله و برکاته؛‌ ای ماه تابان بنی هاشم، پس از تو خاک بر سر دنیا، ای شهید که همواره در طلب ثواب بودی، درود و برکات خدا بر تو باد.»

۳.۲- ولاترین شهید در قیامت:

امام سجاد در مورد مقام ایشان فرمودند: «و إنّ للعباس عندالله عزّوجل منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة؛‌ برای عباس در پیشگاه خداوند بزرگ مقامی است که همه شهدا بر آن غبطه می‌خورند».

۳.۳- صاحب فضیلت فراوان:

به رغم آنکه در مورد داشتن فرزندی به نام فضل برای ایشان اختلاف نظر وجود دارد، با این وجود داشتن کنیه با مسمایی “ابوفاضل” که عرب او را با همین کنیه می‌شناسد، حکایت از تجمیع فضائل متعدد اخلاقی، علمی و عملی نزد ایشان است. به همین سبب است که او پدر فضلیت یا به تعبیر بهتر مبدأ و منشأ فضائل و صفات حمیده خوانده می‌شود.

۳.۴- صاحب کرامت کثیر:

باب الحوائج از القاب مشهور آن حضرت و نشانه منزلت ایشان نزد خداوند است که منجر به گره‌ گشایی از مشکلات خلق در دوره حیات و پس از شهادت شده است. به همین جهت کرامات او از مدینه آغاز و هر چند به تدریج در منطقه و در ادامه جهان‌گیر شده و خواهد شد، اما عارفان به حق او کرامات او در عالم خلقت را در‌ مقایسه با عالم آخرت ناچیز می‌شمارند.

۳.۵- صاحب صبری عظیم:

وصف ذیق صدری که در بیان حضرت با امام حسین آمدم و صبر او تا ظهر عاشورا در حالی عاشقان و عارفان رقص کنان می‌رفتند، آشنایان و نزدیکان به ستن گل در برابز دیدگانش پرپر می شدند و فشار بی آبی و عطش کودکان بر دوش او سنگینی می‌کرد حضرت در ابتلائات بزرگی قرارداده بود. به همین سبب است که امام صادق (ع) در روایتی می‌فرماید: «أبلی بَلاءً حَسَنا؛ یعنی قمر بنی هاشم یک بلاکش بزرگ روزگار بود.» این بدان جهت است هرکه مخرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند.

 پیام راهبردی

قرار گرفتن در سایه سار وراثت، تربیت، ولایت، امامت و مودّت؛ اميرالمؤمنين، ام البنین، امام حسن مجتبی، امام حسین و حضرت زینب علیهم السلام اجمعین و اخلاص و ادب بی‌نظیر باعث شده است که حضرت ابوالفضل العباس (س) از اظهار وجود و یا نمایش شخصیت خود پرهیز نمایند. اما جستجوی برخی از فضایل حضرت ابوالفضل العباس (ع) نشان می‌دهد که ایشان نماد سلوک عرفانی و اخلاقی یک انسان کامل غیر معصوم و یک الگوی جامعه از منظر فکری، اخلاقی و رفتاری است و توانسته در ذیل همین تربیت معصومین علیهم السلام به قلمرو عصمت دست یافته و صاحب مقامات و کرامات فراوان شود.

  • نویسنده : احمد باقری مزینانی، استادیار دانشگاه