به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ آنچه را ملاحظه میکنید یافتههای حداقلی بنده در مورد حضرت قاسم (س) است که سعی کردم در حد بضاعت، مرزهای شور عاشورایی را بشکافم و شعور عاشورایی در وجود این نوجوان حکیم صفت و عاشق پیشه را به نمایش بگذارم.
نسب حضرت قاسم
پدر حضرت، امام حسن بن علی بن ابیطالب عليهم السلام از اشرف مخلوقات و سرور جوانان بهشت است و مادرش رمله یا نفیله یا نجمه و ام ولد که کنیزی خوشخو، خوش بو و پارسایی بود، در بیت حضرت امام حسن مجتبی(ع) حیات آموخت و رشد فضیلت داده شد و به همین سبب افتخار همسری امام و مادری حضرت قاسم و یک یا دو فرزند دیگر از شهدای کربلا – عبدالله یا ابوبکر و یا هر دو – را یافت.
فضائل و کرامات حضرت قاسم
گذشته از نسب، حضرت قاسم که به شخصه دارای برخی خصائل بارز است که منشاء کرامات بینظیر و نشانه عمق عقلانیت شخصی و اوج روح بلند این نوجوان با عظمت است. برخی از فضائل و کرامات مطرح در مورد ایشان عبارتند از:
۱. تربیت یافته مکتب بینشی و منشی حسینی؛ حضرت قاسم در سنین دو یا سه سالگی بود که پدر بزرگوارشان با طراحی دستگاه اموی و به وسیله نفوذی آن دستگاه در منزلش، به شهادت رسید.
با از دست رفتن سایه پدر، این کودک عملا در دامان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و مبتنی بر مکتب فکری، اخلاقی و رفتاری حسینی تربیت یافت.
۲. زیبایی در سخنوری و پختگی برآمده از حکمت عمیق؛ یکی از ویژگیهایی که برای ایشان برشمرده شده، اینکه او صاحب سخن خوش، دارای بیان شیوا، پخته و حساب شده بود که نشان وجود عنصر حکمت در منطق او، در سنین نوجوانی است.
پاسخ آن حضرت به امام حسین (ع) و مرگ در راه خدا را چگونه یافتیی و بیان “احلا من العسل؛ گواراتر از عسل” خود از غرر کلام های مطرح شده در شب عاشورا و حتی در تاریخ بشر است. شاید بتوان ادعا کرد که یکی از اهداف امام در شب عاشورا از طرح پرسش این چنینی، برملا کردن حکمت درونی او و الگو شوندگی این نوجوان برای آیندگان بوده است.
۳. عشق عجیب و عمیق دو سویه امام و قاسم؛ در روایتهای تاریخی آمده است که در روز عاشورا هنگام وداع امام حسین (ع) با حضرت قاسم، امام او را در آغوش گرفت و هر دو آنقدر گریستند که از حال رفتند. این نقل تاریخی از جمله نقلهای بیبدیل تاریخ عاشورا است که امام از شدت علاقمندی به یکی از همراهانش اینگونه واکنش عاطفی نشان دادهاند و فراق این نوجوان تا به این حد برای امام و قاسم (س) چنین جانگاه بوده است.
۴. وصف تسلی دل برای حضرت قاسم، از سوی امام؛ از جمله عجایب تاریخ عاشورا توصیف امام حسین (ع) از حضرت قاسم به عنوان یادگار برادر و اینکه او برای دل امام تسلی دهنده و آرامش بخش بوده است. این تعبیر از آن جهت عجیب و غیر قابل توصیف است که در سختترین شرایط روز عاشورا، خود امام تکیهگاه همه بزرگان حادثه عظیم عاشورا نظیر حضرت زینب کبری سلام الله علیه بوده است. حالا چگونه یک نوجوان سیزده ساله دارای چنین منزلت وصف ناپذیری شده است.!؟
۵. نحوه حضور امام بر بالین حضرت قاسم؛ امام هنگام شنیدن صدای حضرت قاسم چون باز شکاری بر بالین او حاضر شد و مستقیم و شدید بر دشمنان و قاتلان او حمله کرد. این وصف از حرکت و عمل امام در مورد سایر شهدا هم بکار رفته ولی خشم امام در حمله به قاتلان حضرت قاسم و نفرین آنها باعث حیرت ما و نشانه غیرت امام در مورد این نوجوان بوده است.
۶. شجاعت وصف ناپذیر در سخت ترین شرایط جنگ؛ نقل است حضرت قاسم بن الحسن (ع) در وسط کارزار نبرد، در اوج درگیری و در برابر چشم لشگر دشمن از جنگ باز ایستاد، نشست و بند کفش یا نعلین اش که باز شده بود را در کمال آرامش بست و مجددا کارزار را آغاز کرد. بیان چنین تصویری از این نوجوان که علیالقاعده بایستی راویان آن کاتبان لشگر دشمن باشند نشانه شجاعت همراه با طمأنینه قلبی و آرامش فکری ایشان در سختترین لحظات حیات اوست.
۷. شدت مصیبت در شهادت حضرت قاسم؛ در کارزار عجیب کربلا صحنهها سخت بسیار است. ولی دو صحنه عجیب و مصیب بار وصف ناپذیر وجود دارد. این دوصحنه مربوط میشود به قرار گرفتن و کوبیده شدن تن سه شهید یعنی خود امام حسین (ع) و عبدالله بن حسن و حضرت قاسم (س) در زیر سم اسبان است. البته اهمیت و شگفتی این پدیده برای حضرت قاسم در آن است که او وقتی زنده بود سینهاش لگد کوب ستوران شد. این هم از ویژگیهای خاص این نوجوان بزرگ منش است.
در مجموع عمق فهم و حکمت نظری در توصیف شهادت؛ “به گوارایی عسل” توسط حضرت قاسم (س)، میزان رابطه عاطفی و شدت علاقه امام حسین (ع) به این نوجوان سیزده ساله، شجاعت او در وسط معرکه و سختی جان کندن در هنگام شهادت، نشان از ابعاد عجیب وجودی حضرت قاسم علیهم السلام به عنوان یک نوجوان حکیم، حلیم، شجاع و دلباخته است که از او شخصیت بزرگ، بزرگ زاده و تربیت بزرگوارانه تر را به نمایش میگذارد.
از نظر حقیر رابطه پنهان و معنادارای میان این نحوه شهادت و آن تفسیر حکیمانه از شهادت و رابطه عاطفی با امام وجود دارد. چرا که هر که مقرب تر، نزدیکتر، عاشق تر و عاقلتر است جام بلا بیشترش میدهند.
یافته راهبردی
حداقل درسی که آن بزرگوار میتوانیم بیاموزیم این است که؛ ما وقتی میتوانیم ادعا کنیم که امام حسین (ع) و شهدای کربلا از ما رضایت عمیق دارند که سطح معارف عاشورایی را برای نسلهای نو از دل دادگی به خردورزی ارتقاع دهیم. با این وجود ما نیازمند یک تحول جدی در رویکردهای موجود برای بزرگ داشت نهضت عاشورا هستیم، تا “معارف عاشورا از فضای عاطفی گرایانه و احساسی به فضای حکیمانه و عقلانی” تسری پیدا کند. /انشاءالله
- نویسنده : احمد باقری مزینانی، استادیار دانشگاه