پیامدهای اجرای طرح ساماندهی یارانه‌ها و توصیه ها
پیامدهای اجرای طرح ساماندهی یارانه‌ها و توصیه ها
تمامی شواهد و قرائن علمی و منطقی از وجود اجماع و اتفاق نظر کارشناسان بر این نکته است که انجام جراحی اقتصاد ایران در شرایط موجود، علاوه بر نیاز فوری، یک ضرورت تاریخی است و هر روز که اجرای به تأخیر بیافتد؛ توانمندی اقتصاد داخلی، ترمیم اعتماد و اعتبار اجتماعی، عناصر مقوم کشور، الگوی حکمرانی و حتی چسبندگی ملی با چالش بیشتر مواجه خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ چنانکه قبلا هم متذکر شدم، تمامی شواهد و قرائن علمی و منطقی از وجود اجماع و اتفاق نظر کارشناسان بر این نکته است که انجام جراحی اقتصاد ایران در شرایط موجود، علاوه بر نیاز فوری، یک ضرورت تاریخی است و هر روز که اجرای به تأخیر بیافتد؛ توانمندی اقتصاد داخلی، ترمیم اعتماد و اعتبار اجتماعی، عناصر مقوم کشور، الگوی حکمرانی و حتی چسبندگی ملی با چالش بیشتر مواجه خواهد شد.
از نظر کارشناسان اجرای این طرح، به رغم شوک اولیه در کوتاه مدت؛ پس از انجام کامل و درست آن در دوره میان مدت؛ شاهد ایجاد ثبات نسبی و عدالت معیشتی، آغاز شکوفایی اقتصادی، کاهش ضربه‌پذیری اقتصاد ملی، افزایش ضریب امنیت ملی، تضمین بقاء عناصر هویت بخش ملی و تثبیت ساختار حکمرانی و نظام سیاسی، خواهیم بود. در مجموع اجرای این طرح دارای چالش‌ها و فرصت‌های متعدد است که برخی آنها عبارت است از:

چالش‌های پیش‌رو
با توجه به انتظار همگانی و توهم توده‌ای در مورد بی‌اثر بودن تصمیمات دولت در کنترل تورم در بازده زمانی میان مدت، مهمترین چالش‌های پیش‌رو اجرای طرح عبارت است از:

۱. خلاء سواد رسانه‌ای متولیان و عدم توجیه و اقناع سازی افکار عمومی؛

۲. افزایش فشار معیشتی بر اقشار ضعیف و مورد حمایت؛

۳. سرریز قیمت‌های اقلام یارانه‌ای به اقلام مصرفی و نیازهای اصلی خانوارها؛

۴. توسعه سفته بازی، سوداگری و دلال بازان در بازار کالاهای اساسی؛

۵. ورود هیجانی و غیرکارشناسی چهره‌ها کم‌مایه یا سلبریتی‌های بی‌مایه؛

۶. فضاسازی رانت‌خوران مفسد و موج سواری ضد انقلاب؛

۷. قرار گرفتن در شرایط منتهی به افزایش نارضایتی معیشتی و اقتصادی؛

۸. بی‌توجهی به نظرکارشناسان و منتقدان دلسوز افراد مستقل و یا غیرهمسو؛

۹. تبدیل طرح ملی به بستر منازعات سیاسی و تصفیه حساب‌های سیاسی؛

۱۰. ایجاد شوک اقتصادی منتهی به نارضایتی معیشتی و اقتصادی و اعتراضات اجتماعی.

فرصت‌های مورد انتظار
با توجه به باور اجتماعی نخبگانی در مورد تاثیر مثبت طرح ساماندهی یارانه‌ها در مدیریت تورم و رشد اقتصادی کشور در بازده زمانی میان مدت، مهمترین فرصت‌های پیش‌رو اجرای طرح عبارت است از:

۱. آزادسازی اقتصاد و تجارت کشور از اسارت یارانه‌های کم اثر و پرهزینه؛

۲. کاهش سطح مهاجرت کارگران خارجی به داخل و کاهش مهاجرت نخبگان داخلی به خارج؛

۳. تلاش برای حرکت از توسعه سرمایه و توازن معیشتی به تعادل تولیدی و خدمات حرفه‌ای؛

۴. حمایت از تولید و مصرف کالای ملی در برابر واردات بی‌رویه کالای خارجی؛

۵. حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و جلوگیری از دست‌اندازی اقشار برخوردار در ذخایر و منابع ملی؛

۶. ساماندهی هدفمند و هوشمندسازی نظام پرداخت به اقشار مستحق دریافت یارانه‌؛

۷. مدیریت و کنترل فساد و مفسدهای عناصر حکومتی و دولتی و شبکه‌های مفسدپرور؛

۸. مدیریت التهابات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی آینده؛

۹. مدیریت اسراف بی‌رویه ذخائر راهبردی و منابع ملی؛

۱۰. افق گشایی برای ثبات اقتصادی و فعال شدن ظرفیت‌های داخلی در تولید محصولات راهبردی.

گمانه‌زنی‌ها و توصیه‌ها
با توجه به مجموعه استدلال‌های ارائه شده در بخش قبلی، در مورد چگونگی مواجهه کنشگران جامعه ایرانی، در دوره اجرای طرح به عنوان یک دوره گذار، دو گزاره ناشناخته (عدم قطعیت و نااطمینانی) وجود دارد که عبارت است از: افزایش یا فرسایش انسجام اجتماعی – امنیتی و پذیرش یا مقاومت مردمی در برابر تحولات اقتصادی، بنابراین در چنین شرایطی گمانه‌های مواجهه عبارت‌اند از:

۱. مواجهه تخریبی
مبنای این گمانه آن است که؛ کنشگران فرآیند اجرای قانون اصلاح یارانه‌ها را به مجادلات گفتمانی تهاجمی و تخريبی کننده اجتماعی، سیاسی و جناحی تبدیل خواهند نمود. سوابق جناح‌ها در ارجحیت مجادلات سیاسی و بی‌توجهی به موقعیت اجتماعی و امنیتی کشور، زمینه‌ساز بی‌توجهی فزاینده آنها به مسائل اصلی است به گونه‌ای که گرایشات صنفی قدرت طلبانه و منافع سیاسی منفعت طلبانه جای خود را به مصالح ملی و منافع عمومی می‌دهد. در چنین شرایطی است که سطح امیدواری مردم به رفع موانع آینده، کاهشی فزاینده خواهد یافت و بروز چالش‌های سخت اقتصادی و شکاف‌های امنیتی و تحریک بخش تحریک پذیر جامعه دور از انتطار نخواهد بود. این مواجهه محصول مقاومت مردمی در برابر تحولات اقتصادی از یک سو و فرسایش انسجام اجتماعی – امنیتی است. این تصویر از جامعه ایران، غیر مطلوب‌ترین گمانه برای دوره گذار پیش‌رو محسوب می‌شود.

۲. مواجهه انفعالی
مبنای این گمانه آن است که؛ برخی از کنشگران به ویژه طبقه متوسط سیاست زده و برخوردار از مواهب اقتصادی، مانند شخصیت منفی باف “گلام” در کارتون گالیور، به صورت بنیادین و بر سبیل و رسم دیرین خود، با سنت فکری یأس آلود و عادت گفتمانی ناامیدکننده خوگیری پیدا کرده‌اند و به صورت پیش فرض؛ همه سياست‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را شکست خورده می‌دانند و این گفتمان را از طرق مختلف، در بین مردم ترویج می‌کنند. البته نبایستی از تاثیر مخرب چهار دهه اصلاحات اقتصادی – مبتنی بر نظریه توسعه‌‌گرا و با رویکرد نئولیبرال – که باعث بی‌اعتباری طرح‌های اقتصادی در بین نخبگانی و بی‌اعتمادی همگانی به این طرح شده است غافل شد. وجود چنان دیدگاهی و چنین وضعیتی در خوش‌بینانه‌ترین شکل آن منجر به انزوا نخبگان و بی‌تفاوتی عموم مردم؛ در مواجهه با تحولات کشور در بازده زمانی کوتاه و میان مدت است. محصول نهایی چنین کنشگری فاصله گرفتن مردم و نخبگان از حاکمیت و فرسایش سطح مقبولیت و سایش میزان مشروعیت ساختارهای اقتصادی در حکمرانی خواهد بود. این مواجهه محصول پذیرش تحولات اقتصادی از سوی مردمی از یک سو و فرسایش انسجام اجتماعی – امنیتی از سوی دیگر است.

۳. مواجهه همگرای
مبنای این گمانه آن است که؛ هر آنچه در کشور هست و هرآنکه مقصر آن است، اعم از آنکه؛ آثار و نتایج و خط و ربط آنها را بپسندیم یا نپسندیم، از قوم و قبیله و عشیره ما باشد یا منتسب به طائفه دیگران باشد، از این گروه و جناح و یا از آن طیف و جریان باشد، همه آنچه هست به پای همه نوشته خواهد شد چرا که مردم حکومت را از حاکمیت جدا نمی‌بینند. بنابراین چالش‌های ایجاد شده، محصول بدنظری، بدعملی و ناکارآمدی آنها و همه ما است. حال خواهی علت آن بدرأیی یا بی‌تفاوتی و یا سکوت بی‌جا یا فریاد نابجا باشد. پس مسئولیت رفع این مسائل؛ با همه ما، همه گروه‌های دلسوز و کلیت مردم و دستگاه حکمرانی است. با این وصف همانگونه که بر سفره نعمات این خوان پرهزینه نشسته‌ایم – که خون دل‌ها برایش بقاءاش خورده شده و به پای درخت تناور و عزت‌اش خون‌ قلب‌های بسیار ریخته شده است – رنج تحمل سختی‌ها و دفع و رفع مصیبت‌هایش هم همت همگانی را می‌طلبد. این مواجهه محصول مقاومت مردمی به تحولات اقتصادی از یک سو و تقویت انسجام اجتماعی – امنیتی است.

۴. مواجهه همدلی
مبنای این گمانه آن است که؛ مردم ایران به صورت بنیادین به خاطر چسبندگی اجتماعی ناشی از غنای اخلاقی و فرهنگی از یک سو و سرمایه تاریخی و تمدنی استحکام بخش که برآمده از هنجارها و ارزش‌های ملی – اسلامی از سوی دیگر است، دارای چنان بلوغ فرهنگی، سیاسی و امنیتی هستند که ایجاد شکاف عمیق و مخرب اجتماعی – امنیتی در میان اجماع آنان، اگر غیر ممکن نباشد بسیار دور از دسترس است. با این وجود صبر تاریخی و تاب آوری ملی آنان در کنار بصیرت فرهنگی و اسلامی منجر به ایجاد همدلی عمیق، هم بختی و … به سان یک خانواده بزرگ شده است. بنابراین همدلی که از مهمترین مؤلفه شکل دهنده رفتار اجتماعی، سیاسی و امنیتی ایرانیان است، پل مطمئنی برای عبور از شرایط دوره گذار محسوب می‌شود. این مواجهه محصول پذیرش تحولات اقتصادی مردم از یک سو و تقویت انسجام اجتماعی – امنیتی از سوی دیگر است.
این تصویر از جامعه ایران، مطلوب‌ترین گمانه برای دوره گذار پیش رو محسوب می‌شود.👇

توصیه‌های راهبردی پایدار
بسترهای داخلی به دلیل سیاست‌های اقتصادی مخرب و فشار ناشی از شرایط رکود پسا کرونا و محیط پیرامونی ناشی از تداوم فضای رقابتی و رویکردهای خصمانه حریفان بر علیه جامعه ایرانی؛ انفکاک پدیده‌های فرهنگی از اجتماعی، از اقتصادی، از سیاسی و از امنیتی را غیر ممکن نموده است. با این وجود نیازمند توجه به سررسیدترین سرفصل‌های مسائل کشور به خاطر تامین هزینه‌های حال و آینده بوده و هستیم. بی‌توجهی به این مسائل ملی و موقعیتی جهانی؛ دست دشمنان ایران را باز می‌گذارد تا ایران را به لبه‌های ژرفاشوب‌ترین وضعیت کشانده و سپس ما را مجبور نمایند؛ “ایران را تحویل موج سوران مخرب داده و ایرانسان تحویل بگیریم.”

بنابراین برای برون رفت از شرایط موجود – که ملت ایران هزینه‌های مقاومت آن را پرداخته – نیازمند؛ روایت منصفانه و صادقانه از واقعیت‌ها و حقیقت‌ها از یک سو و درایت عاقلانه و عادلانه برای دفع و رفع موانع از سوی دیگر هستم. مهمترین توصیه راهبردی پایدار، مرتبط با این شرایط عبارت‌اند از:

تقویت ارتباط فرهنگی و گروهی، برای مدیریت انزوا فردی و تنش‌های روحی و روانی، با هدف کاهش تحریک پذیری و تقویت تاب آوری اجتماعی؛

آموختن و آموزاندن حقایق مبتنی بر تربیت انسانی و الهی، به منظور رفع توهم دانایی و تورم خودخواهی فردگرایانه؛

افزایش ظرفیت‌های بالقوه فکری – دانشی و ظرفیت‌های بالفعل هنری – مهارتی، برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در تأمین فخرآمیز معیشت و تضمین منزلت مردم؛

تقویت کنشگری اجتماعی و سیاسی در بستر اخلاق مداری، برای تحمل خودی‌ها در عین دفع مفسدان قدرت طلب و منفعت جو؛

خلق ظرفیت‌های نو در دانش و فناوری، برای امیدآفرینی و یأس زدایی از اقشار اجتماعی به ویژه جوانان؛

حرکت از فعالیت‌های خدمات حرفه‌ای و خیرخواهانه فردی به سوی فعالیت گروهی و منتهی به نهادسازی اجتماعی و اقدام زیرساختی اقتصادی (الگوی مرحوم عبدالله والی در بشاگرد).

سخن آخر:
. باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری
. واقف کشتی خود باش که پایی نخوری/وحشی بافقی

  • نویسنده : احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه