نخستین شهيدی که در كنار مزار شهيد مدرس آرام گرفت/ نظام اسلامی بايد مطيع ولايت باشد
نخستین شهيدی که در كنار مزار شهيد مدرس آرام گرفت/ نظام اسلامی بايد مطيع ولايت باشد
شهید بهبودی صله‌‌ی رحم را به جا می‌آورد و يكی از طلاب وفادار به امام و انقلاب بود. در پيروزی انقلاب اسلامی و بيداری مردم كاشمر، نقش كليدی و اساسی داشت. وی نخستین شهيدی است كه در كاشمر در كنار مزار شهيد مدرس آرام گرفت.

به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ شهادت انتخابی است آگاهانه در مسیر تعالی و حفظ  و تقویت ارزشهای مکتب امام حسین (ع) و قطعا بدون شناخت نمی‌توان در این مسیر گام برداشت.

مشخصات فردی شهيد بهبودی

نام: محمد
نام خانوادگي: بهبودی

نام پدر : علي
تاريخ تولد: ۰۱/۰۱/۱۳۳۶
محل تولد: بردسكن روستای باب الحكم

تأهل : مجرد
تحصيلات: مقدمات حوزه

محل تحصيل: قم
مسئوليت: داوطلب

نوع اعزام: نيروهاي مردمي
محل اصابت تیر: کاشمر – خیابان قائم

تاريخ شهادت : ۲۰/۰۹/۱۳۵۷
علت شهادت: اصابت تير به كمر

آدرس مزار شهید: كاشمر – زیارتگاه شهید مدرس

زندگينامه
محمد بهبودي، فرزند علي، سال ۱۳۳۶ هـ.ش، در روستاي باب الحكم از توابع شهرستان بردسكن به دنيا آمد. مادرش بي‌بي‌راضيه حسيني از سادات محل بود.

خانواده‌ي وي بسيار زحمت‌كش، باتقوا و مقيد به امور حلال و حرام بود. وی اولين فرزند خانواده بود. دوران ابتدايي را در دبستاني در زادگاهش سپري كرد. از شاگردان ممتاز به شمار مي‌آمد. شهید در ۱۳ سالگي به توصيه و تشويق آيت‌الله سعيدي كاشمري، به حوزه‌ي علميه دانش كاشمر رفت.

دوره‌ي مقدمات علوم ديني را در حوزه‌ي علميه‌ي كاشمر و زير نظر اساتيدي چون آيت‌الله سعيدي سپري كرد. سپس به توصيه‌ي آيت‌الله مشكيني همراه سيزده نفر از طلاب مدرسه‌ي دانش به حوزه علميه قم رفت.

در حوزه‌ي علميه‌ي قم در مدرسه‌ي حجتيه مشغول تحصيل علوم حوزوي شد. ايشان از طلاب انقلابي و پر تلاش بود. ايام تبليغ و نيز سه ماهه تابستان كه درس حوزوي تعطيل بود، در روستاي محل تولد و روستاهاي اطراف براي جوانان و نوجوانان كلاس قرآن مي‌گذاشت.

تمامي اهالي روستا از كلاس‌هاي قرآن و احكام ايشان بهره‌مند مي‌شدند. آقاي موسوي پسر خاله‌ي شهيد نقل مي‌كند: تنها چيزي كه براي ايشان ارزش داشت، خدمت به مردم و شهادت براي انقلاب و اهداف امام بود.

وی بسيار مومن، پاك، نجيب و پر اراده بود. تا صداي اذان بلند مي‌شد، وضو مي‌گرفت و نماز مي‌خواند. غير از ماه رمضان هم اكثر روزها روزه بود. وي بسيار مهربان و خوش اخلاق بود. به لباس طلبگي بسيار علاقه داشت. مقيد به حلال و حرام بود، انجام فرايض ديني را به موقع انجام مي‌داد.

صله‌ي رحم را به جا مي‌آورد و نماز شب مي‌خواند. روحاني شهيد؛ محمد بهبودي، يكي از طلاب وفادار به امام و انقلاب بود، و تعهدي وافر نسبت به اسلام داشت. در پيروزي انقلاب اسلامي و بيداري مردم كاشمر، نقشي كليدي و اساسي داشت.

روحانی شهید در دوران قبل از انقلاب در امر توزيع اعلاميه‌هاي امام و نشريات افشاگرانه، كوشش طاقت‌فرسايي داشت. از اعضاي اصلي انقلابيون كاشمر به حساب مي‌آمد. به همين دليل و به جهت سخنراني‌هاي افشاگرانه عليه رژيم ستم‌شاهي، به دست ساواك دستگير و چند ماه در زندان‌هاي رژيم به شدت شكنجه شد. ولي هيچ گاه از ادامه‌ي راه باز نماند.

در شهرستان كاشمر مردم را براي ورود امام امت به ميهن اسلامي آماده مي‌كرد.دوست و همرزم شهيد، آقاي علوي، مي‌گويد: «آرزوي ايشان بودكه پيروزي انقلاب را ببيند. مخصوصاً رهبري را ملاقات كند اين نهايت آرزوي ايشان بود. بارها و بارها مي‌گفت ما فقط ببينيم كه انقلاب پيروز شد و امام انشاء الله به ايران بيايند و به ملاقات ايشان برويم و دست امام را ببوسيم.»

پسر خاله شهيد، آقاي موسوي، مي‌گويد: «مي‌گفت آرزويم اين است كه شهيد شوم، و با ريختن خون من يك انقلاب در شهرستان كاشمر بر پا شود.»

به نماز اول وقت اهميت مي‌داد. آقاي علوی، دوست شهيد، نقل مي‌كند: «ايشان به خاطر علاقه‌ به قرآن بچه‌هاي از ۶ سال به بالا را خيلي اصرار داشت كه جمع كند و به مسجد بياورد و قرآن تدريس كند. پافشاري مي‌كرد كه قرآن را مخصوصاً به نوجوانان معرفي كند. ‌ايشان با قرآن زندگي مي‌كرد. هميشه با قرآن بود. در حركاتش و گفتارش يك ملايمت خاصي بود. زماني كه راجع به جريان انقلاب صبحت مي‌كرد. آن‌جا به اوج شور و هيجان مي‌رسيد. با قدرت صحبت مي‌كرد. جوانان را جمع مي‌كرد و برايشان سخنراني مي‌كرد. تمام كارهايي كه در دوران ستم شاهي شده بود و مي‌شد، براي جوانان افشا مي‌كرد. خانواده و اطرافيان و نمايندگان و وكلا را براي ما معرفي مي‌كرد.

شهید مي‌گفت: بايد نظام جمهوري اسلامي بر مملكت حكم‌فرما باشد. اين مسايل را هم باز مي‌كرد كه اسلام چه مي‌گويد و چه مي‌خواهد. و حكومت اسلامي چه جور حكومتي خواهد بود. وی خيلي جالب و ساده بيان مي‌كرد.

در كاشمر كتابخانه‌اي تاسيس كرد كه ۵۰% آن براي اين بود كه ايشان در بين كتاب‌ها اعلاميه‌هايي مي‌گذاشت، بين جوانان پخش مي‌كرد.» بيشترين فعاليت ايشان در براندازي رژيم شاه بود كه با به راه انداختن راهپيمايي‌ها مردم را تشويق مي‌كرد.

آقاي علوی، دوست شهيد، نقل مي‌كند: ايشان مي‌گفت: هيچ جامعه‌اي بدون ولايت مطلقه فقيه، جامعه‌ي درستي نخواهد بود. نظام اسلامي بايد مطيع ولايت باشد.» همچنين مي‌گويد: «ايشان معتقد بود كه ما سربازيم و هميشه بايد آماده‌ي رزم باشيم و تمام دوره‌هاي نظامي را مي‌خواهم ببينم. هميشه تمرينات ورزشي را انجام مي‌داد. مي‌گفت كه تاريخ، مثل امام به خودش نديده. امام شخصيتي بي‌نظير هستند.»

در هفدهم آذر ماه سال ۱۳۵۷ هـ.ش حدود ساعت ۱۰ صبح، ماموران شاه در خيابان قائم شهرستان كاشمر، به طرف ايشان تيراندازي كردند كه پس از اصابت تير به ناحيه‌ي شكم، وي را به بيمارستان شير و خورشيد كاشمر انتقال دادند. در بيمارستان كاشمر امكانات كافي پزشكي نبود محمد را به بيمارستان تربت‌حيدريه اعزام كردند. در آن جا نيز كار درماني موثر واقع نشد. در اذان صبح روز عاشورا (بيستم آذرماه ۱۳۵۷) در ۲۱ سالگي، به شهادت رسيد.

بنا به وصيت شهيد به پدرش و آيت‌الله سعيدي، او را در جوار شهيد آيت‌الله حسن مدرس كاشمر، دفن كردند. روحاني شهيد؛ محمد بهبودي اولين شهيدي است كه در شهرستان كاشمر در كنار مزار شهيد مدرس دفن شد.

مردان بزرگ كارهايشان هم بزرگ است. شهادتشان هم بزرگ است. ‌آقاي علوي نقل مي‌كند: «فراموش نشدني است كه روز تشييع پيكر پاك اين شهيد بزرگوار، هزاران نفر از كاشمر و شهرهاي اطراف آمده بودند. به طوري كه اين جمعيتي كه پيكر پاكش را روي دست داشتند، من خودم هر چه نگاه مي‌كردم، نتوانستم بفهمم آخر جمعيت كجاست. اين نشانه‌ي عظمت و بزرگي روح بلند اين مرد بود.