غریب از کدام غربت می‌گوید؟!
غریب از کدام غربت می‌گوید؟!
امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۱ یعنی در آغاز مبارزه با رژیم طاغوت، می‌گویند: "اگر دولت و ملت، یکی باشند، مردم، گلیم زیر پای خود را می‌فروشند و به دولت می‌دهند تا رفع نیاز دولت بشود".

به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ فیلم سینمایی غریب ساخته محمد حسین لطیفی، روایتگر شورش حزب کومله در سالهای ۵۸ و ۵۹ است. محمد بروجردی به فرمان حضرت امام(ره) و به عنوان فرمانده سپاه غرب کشور، به کردستان می‌رود تا مانع کشتار و پیشروی کومله شود.

شهید بروجردی که به مسیح کردستان مشهور شده بود، مأموریت خود را با مؤفقیت به انجام رسانده و امنیت و آرامش را به کردستان باز می‌گرداند. اگرچه کارگردان با نمایش سکانس هایی از جنگ و به ویژه درگیری‌های شدید خیابانی و کوچه به کوچه، کشتار مردم و حتی قطع اعضای بدن، ظاهراً خشونت اثر را بالا برده اما واقع امر این است که محور فیلم، ارائه تصاویری واقعی و البته درخشان از مقاومت و رشادتِ همراه با سجایای اخلاقیِ شهید سرلشکر پاسدار محمد بروجردی است.

محمد حسین لطیفی همچنین بسیار لطیف، نگاهی به برخی از چالشهای امروز کشور و نظام داشته و تلاش کرده تا به مدد شخصیت برجسته شهید بروجردی، این چالشها را گوشزد نماید …

نگاهی به این گوشزدها!

یکی از نکات قابل توجه در فیلم سینمایی غریب، سکانس های مواجهه فرمانده سپاه در غرب کشور با مردم است، مثل: ۱- خانم دکتری که بچه های سپاه دستگیرش کرده اند اما او وقتی بروجردی را در حیاط بیمارستان می بیند، جلو میرود و بی واهمه می‌گوید که به اشتباه، دستگیر شده و محمد آقا هم پس از واکاوی، متوجه صحت حرف خانم دکتر می‌شود و آزادش می‌کند.

۲- برادرزاده سردسته کومله دستگیر و به زندان می افتد؛ او ناگهان محمد را نزدیک درِ زندان می بیند، پس خطاب به او فریاد می‌زند که همسرم باردار است اما تو اینقدر بی رحم هستی که در چنین وضعیتی مرا دستگیر کرده ای؛ ساعتی بعد اما متوجه می‌شود که بروجردی قبلاً همسر او را به بیمارستان رسانده و بچه به سلامت به دنیا آمده و بعد از آن است که محمد آقا اجازه می‌دهد، او برای دقایقی، نوزادش را در آغوش بگیرد.

۳- مواجهه شهید بروجردی با پیرزنی که هم همسر و هم فرزندانش شهید شده اند و بوسه محمد آقا بر چادر این خانم و … خلاصه که در همه صحنه‌های مواجهه شهید بروجردی با مردم، محمد آقا صبور، شکیبا و متواضع، درصدد رفع گرفتاری های مردم است و …

اما از جمله توصیه های رهبر حکیم انقلاب به دولتمردان و به ویژه رؤسای جمهور، انجام سفرهای استانی و دیدار با مردم بوده است؛ آخرین توصیه معظم له در این زمینه، به هفته دولتِ سال گذشته و خطاب به حجه الاسلام و المسلمین رئیسی برمی‌گردد: “یک توفیق دیگری که شما پیدا کردید، این سفرهای استانی است، این خیلی حادثه درخشانی است، حادثه مهمی است، اینکه ۳۱ سفر در ۱۱ ماه به سرتاسر کشور، به نقاط محروم و دور افتاده، انجام بگیرد و صحنه های کم نظیری از همدلی صادقانه مردم اتفاق بیفتد و نظارت میدانی، انجام شود، خیلی چیز مهمی است … رفتن به میان مردم را از دست ندهید! بعضی ها جوّ سازی میکنند و یک اسمهایی روی آن می‌گذارند که بنده نمی‌خواهم تکرار کنم، اسیر این جوّسازی ها نشوید، بروید با مردم روبرو شوید، حرف مردم را بشنوید، حلم به خرج بدهید، گاهی انسان واقعاً خسته میشود، این جزو تجربه های بنده هم هست اما تحمل کنید، صبر کنید، حضور بی واسطه و پُر حجم آقای رئیس جمهور در میان مردم، خیلی برکات دارد، همچنین، مسئولان دیگر دولت …” (۱۴۰۱/۶/۸)

یکی دیگر از سکانس های قابل توجه در فیلم سینمایی غریب، حمله سنگین کومله به سنندج است؛ حمله ای به شدت سنگین که چند نقطه حیاتی را به محاصره درمی آورند و شهر در آستانه سقوط قرار میگیرد.

در چنین شرایط وخیمی، شهید محمد بروجردی، تنها راه حفظ سنندج را “مسلح کردن مردم” میداند، طرحی که با مخالفت فرمانده ارتش و حتی دیگر بچه های سپاه روبرو می‌شود اما محمد آقا بالاخره همه را مجاب میکند، مردم را مسلح کرده و در واقع، دفاع از سنندج را به خودِ مردم سنندج، می سپارد و آنها هم با جان و دل، از شهرشان دفاع می‌کنند و در نهایت، سنندج، از سقوط نجات پیدا می‌کند و ….

امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۱ یعنی در آغاز مبارزه با رژیم طاغوت، می‌گویند: “اگر دولت و ملت، یکی باشند، مردم، گلیم زیر پای خود را می‌فروشند و به دولت می‌دهند تا رفع نیاز دولت بشود” (صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۲۳)

معمار کبیر انقلاب که با چنین نگاهی، نهضت‌ را شروع کرده بودند، با پیروزی انقلاب اسلامی تلاش می‌کنند تا رابطه دولت و ملت را در رأس ساختار نظام اسلامی قرار دهند: “مردم را در همه امور شرکت بدهیم، دولت به تنهایی نمیتواند این بار بزرگی که الان به دوش ملت هست، بردارد … با شرکت اینها شما میتوانید این کشور را اداره کنید” (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۵۶)

اما امام خامنه ای (حفظه الله) که از سال ۶۰ و دوره ریاست جمهوری شان، معتقد به سپردن کارها و بخصوص حوزه اقتصاد به مردم و نقش صرفاً نظارتی دولت هستند، با نخست‌وزیر وقت که رویکرد خود را اقتصاد دولتی، آن هم از نوع رادیکال، قرار داده، دچار چالشهای بزرگی می‌شوند – امکان شرح این چالشها در این مجال نیست- علی ای حال، معظم له در مراسم تنفیذ دور دوم ریاست جمهوری شان که در محضر امام (ره) برگزار می‌شود، یکی از اقدامات آتی دولت را “مردمی کردن اقتصاد” برمی‌شمارند، رویکردی که موسوی به هیچ می‌گیرد و به راه غلط خود ادامه می‌دهد.

رهبر حکیم انقلاب، در دوره رهبری نیز “مردمی کردن اقتصاد” را به دفعات به رؤسای جمهور اعم از هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی گوشزد می‌کنند منتها پایه به شدت غلطِ بنیان گذاشته شده در دولت موسوی از یکسو و فساد و رانت موجود در اقتصاد دولتی، موجب پدید آمدن باندهای مافیای قدرتمندی شده که اجازه تغییر ریل را نمی‌دهند و نهایتاً بواسطه تأکیدات رهبر معظم انقلاب، بخشی از این اقتصاد، نیمه خصوصی شد که این هم آسیبهای بسیاری در بر داشته است؛

آخرین اشاره معظم له، در این خصوص، اول فروردین امسال بود: «بنای اصل ۴۴ این بود که ما مدیریتها و فعالیتهای اقتصادی را به مردم بسپاریم؛ بارها این را تکرار کردیم که شرکت‌های دولتی و شبه دولتی که با تعبیر زشت “خصولتی” از آنها یاد می‌کنند، با مردم رقابت نکنند و بگذارند تولید را مردم انجام دهند ….

یک روزی به خطا خیال می‌کردند که اگر چنانچه کلید اقتصاد دست دولت باشد، عدالت اقتصادی بوجود می آید، این اشتباه بود، چنین چیزی اتفاق نیفتاد …. به هر کدام از دولتها سفارش شد اما یا انجام نشد و یا غلط انجام گرفت و به جای اینکه به سود مردم تمام شود، به ضرر مردم شد؛ امروز، یکی از کارهای اساسی ای که دولت محترم باید انجام دهد، این است که با دقت، مراقبت و نظارت لازم، مدیریتهای اقتصادی را به مردم بسپارد …. به صاحبنظران اقتصادی و به کسانی که به سرنوشت کشور علاقمندند توصیه می‌کنم که راههای مشارکت عموم مردم در مسائل اقتصادی را پیدا کنند؛ هر جا مردم وارد شده اند، ما پیشرفت کرده ایم، در دفاع مقدس و در مسائل سیاسی؛ در مسائل اقتصادی هم اگر مردم وارد بشوند، ما پیروز خواهیم شد، منتها مردم چه جور باید وارد شوند؟ باید نقشه ورود مردم به حوزه اقتصاد را به آنها نشان داد».

  • نویسنده : سید محسن میرخانی