سر روایت؛ «ما رأیتُ الّا جمیلاً» از واقعه عاشورا
سر روایت؛ «ما رأیتُ الّا جمیلاً» از واقعه عاشورا
 وقتی بازماندگان نهضت خونین عاشورا با رهبری معنوی و فرهنگی امام سجاد (ع) و مدیریت اجتماعی و میدانی حضرت زینب (س) وارد کوفه شد زینب، یکی از باصلابت‌ترین سخنان نهضت عاشورا را در گوش "انسان، جامعه و تاریخ" زمزمه کرد. «ما رأيتُ الا جميلاً» مدعیان بزرگترین فتح، را به سخره گرفت و به مکارترین و جنایتکارترین مستکبران تاریخ بشر، وعده انتقام الهی داد.

به گزارش پایگاه خبری ترشیز خوان؛ یکی از مهمترین علل کاوش تاریخ، راز زدایی از لایه‌های پنهان یک پدیده تاریخی است. هر چند پرده‌برداری از اسرار عاشورا مثل رازگشایی از خلقت، نیازمند نیت خوانی خالق آن است و ما کجا و نیت خوانی خالق هستی و خالق عاشورا کجا.؟!

روز ۱۳ محرم سال ۶۱ ه.ق، بازماندگان نهضت عاشورا را وارد مجلس بزم پیروزی عبیدالله‌بن‌زیاد کردند. او سرمست از حذف حسین‌بن‌علی ابی‌طالب (ع) از مسیر تثبیت ساختار حکمرانی سلطنت وراثتی بنی امیه، مطمئن بود که امویان برای صدها سال معارض جدی و بدیلی نخواهند داشت‌، لذا عبیدالله رجز پیروز می‌خواند و خطاب به اهل البیت که دیدید خدا با شما چه کرد؟!.

اما مناظره کوتاه زینب دختر علی (س) با عبیدالله‌بن‌زیاد تمام رشته‌های امویان را پنبه کرد. او اولین میخ را بر تابوت مدل حکمرانی اموی کوبید و فرسایش آن را آغاز کرد.

حقیر از طریق بازخوانی تطبیقی میان برخی رخدادهای واقعه عاشورا، گزاره‌های مطرح شده اهل حق و انصاف و با تکیه بر تفسیر زیبایی شناختی از جمله کوتاه و حکیمانه حضرت زینب کبری (س)؛ راز سخن کوتاه «ما رأيتُ الا جميلاً» پیام آور عاشورا را در چند گزاره زیر می‌دانم:

۱. در وفاداری برادری یافتم که؛ ادب، ارادت و معرفت را در هم آمیخت و بر لب شط فرات، آب را شرمنده دو لب خشکیده کرد.

۲. در سیرت لطیف و صورت نیک‌رو ولی گلگون شده‌ای یافتم که؛ محبوب ثارالله، قرین رسول الله – خَلقا وَ خُلقا وَ مَنطِقا – و ممسو فی ذات الله بود.

۳. در هدیه بی‌منت خواهری یافتم که؛ فرزندانش را سخاوتمندانه تقدیم مرام انسانی و مسلک اعتقادی امام خود کرد.

۴. در سخن حکیمانه نوجوانی روشن ضمیر یافتم که؛ حیات مادی در سایه شمشیر ظالمان را به سخره گرفت و مرگ سخت را گواراتر از شهد عسل یافت.

۵. در دولت مردی آزاده یافتم که؛ از سالاری اموی و کاخ نشینی سبز گریخت تا به حریت علوی و عرش نشینی سرخ، دست یابد.

۶. در ارادت و معرفت همسری بافضیلت یافتم که؛ در بزنگاه تاریخی، زهیر عثمانی را به زهیر حسینی تبدیل کرد.

۷. در صلابت و سخاوت مادری نصرانی یافتم که؛ سر قربانی‌اش را پس نمی‌ستاند.

۸. در آخرین نیاز عاشقانه‌ای یافتم که؛ در میدان آتش و خون و میان تیر و خنجر، اقامه نماز کرد.

۹. در کالبد مرید و سفیری سالک یافتم که؛ با پهنه سینه و صورت به استقبال تیر رفت و فدای مولای خود شد.

۱۰. در دست کوچک به پوست آویخته‌ای یافتم که؛ بازوی غیرت‌اش آخرین سپر امام خود شد.

۱۱. در حنجره دریده شده به تیر سه شعبه نوزادی یافتم که؛ سند مظلومیت امامت و حجت حقانیت ولایت شد.

۱۲. در کلام آخرین بازماندگان عاشورا یافتم که؛ معادله پیروزی کاخ نشینان انحراف و امارت گزینان تحریف را با شکست تاریخی بدرقه کرد.

۱۳. در وجه جمالی از مکتب آگاهی بخش و اعتقادی حسینی و نهضت اخلاقی و عزتمند عاشورا یافتم که؛ تا ابد نفخه آزادگی را برای “رهایی از میل به سوی معنا” در فطرت انسان و روح جامعه دمید.

یافته راهبردی

وقتی بازماندگان نهضت خونین عاشورا با رهبری معنوی و فرهنگی امام سجاد (ع) و مدیریت اجتماعی و میدانی حضرت زینب (س) وارد کوفه شد زینب، یکی از ماندگارترین، باصلابت‌ترین و رساترین سخنان نهضت عاشورا را در گوش “انسان، جامعه و تاریخ” زمزمه کرد. زینب از زیر آوارهای خاکستر و خون نینوا؛ با عزتمندی غزل «ما رأيتُ الا جميلاً» سرود و مدعیان بزرگترین فتح، را به سخره گرفت و به مکارترین و جنایتکارترین مستکبران تاریخ بشر وعده انتقام الهی داد.

این جمله کوتاه و پرمغز زینب (س) منجر به تحول بزرگ پارادایمی در معنا و حقیقت “پیروزی و شکست” در تاریخ جنگ‌ها شد و نظریه “پیروزی خون بر شمشیر” را نهادینه کرد.

 

  • نویسنده : احمد باقری مزینانی، استادیار دانشگاه